بررسی نیازهای حمایتی افراد اقدام کننده به خودکشی «قسمت اول»
نیازهای حمایتی اقدام کنندگان خودکشی: “من را کنار نزار دکتر” صحبت های یک فرد اقدام کننده به خودکشی در مورد نیاز به حمایت، دریافت خدمات و پیشگیری از خودکشی در منطقه جنوب افریقا «قسمت اول»
نیازهای حمایتی اقدام کنندگان خودکشی
مترجمان: دکتر جواد طلسچی یکتا؛ مددکار اجتماعی و مدیر مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی | هما صدری؛ مددکار اجتماعی و دانشجوی دکتری جامعه شناسی
مطالعات اندکی در مورد نیاز به حمایت در مورد افراد اقدام کننده به خودکشی در کشورهای پیشرفته صورت گرفته است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با افرادی که اقدام به خوکشی کرده و در بیمارستان جنوب افریقا هستند جمع آوری شده است. شرکت کنندگان در همان ابتدا صریحتا در مورد دریافت خدمات جامع روانی- اجتماعی برای مراقبت از سلامت خود را خواستار بودند. آن ها نیازمند دریافت کمک هایی برای کاهش و تسکین علائم روان پزشکی، برقراری ارتباط، مشکلات شخصی و حل مشکلات اقتصادی- اجتماعی بودند.
دست یافتن به مهم ترین اقدامات مبتی بر پیشگیری از خودکشی را میتوان در دو دسته طبقه بندی کرد: 1) توجه به عوامل فردی و اقتصادی- اجتماعی علاوه بر عوامل روان پزشکی که منجر به این رفتار شده و ۲)استراتژی های چندسطحی، همکاری بین بخشی و تلفیق مراقبت های بهداشتی با محوریت فرد.
پیشگیری از خودکشی هنوز یک چالش در کشورهای با درآمد کم و متوسط هنوز باقی مانده است؛ جایی که ۷۵ درصد از خودکشی های جهان در آن اتفاق می افتد و جایی که روان پزشکان یک منبع کمیاب قلمداد می شوند (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۱۴). برای ایجاد اقدامات پیشگیرانه از خودکشی باید توجه کامل و جامعی نسبت به تلاش های آن فرد برای اقدام به خودکشی داشت. رفتارهای خودکشی های ناقص یک ریسک بسیار بالایی از تکرار پذیری را به همراه دارد که در نهایت با خودکشی مرتبط می گردد. دیدگاه پزشکی ادعا می کند که درمان بیماری های روان پزشکی اساس و بنیاد پیشگیری از اقدام به خودکشی می باشد. این دیدگاه روان پزشکی نسبت به خودکشی مورد نقد واقع شده از جانب رشته خودکشی انتقادی به علت شکست در حساب نکردن عوامل فرهنگی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی و عوامل زمینه ای که با رفتارهایی که منجر به خودکشی می شوند در ارتباط هستند.
قصد و منظور محقق مقاله حاضر برای درک بهتر دیدگاه بیماران بوده و اینکه بیمارستان چه اقداماتی را برای کاهش ریسک تکرار اقدام به خودکشی انجام می دهد. یافته ها مورد بحث قرار می گیرد از طرف دیدگاه خودکشی انتقادی برای تمرکز بر زمینه های فرهنگی- اجتماعی که منجر به رفتارهای خودکشی شده است. یافته ها حاکی از این است که برای راهبردی شدن استراتژی های پیشگیرانه از خودکشی باید سیستم بهداشتی را در مناطق کم برخوردار ایجاد کرد.
رویکرد خودکشی انتقادی اشاره می کند به مشکلات ناشی از تمرکز فقط بر روی عوامل خطر روان پزشکی بدون توجه به عوامل و زمینه های اجتماعی- فرهنگی که منجر به رفتارهای خودکشی می شود. مجموعه انتقادهایی که موارد می شود بیان می کند که دیدگاه تک بعدی که فقط رویکرد روان پزشکی را شامل شود خودکشی هایی را که به علت عوامل زمینه ای رخ می دهند را نادیده میگیرد. به طور مثال می توان از تحقیقی که انجام شده با رویکرد سیستمی بر روی ارتباط بین فقر و رفتارهای خودکشی خواهانه در سال ۲۰۱۶ و مطالعه بین زنانی که زندگی می کنند در مناطق با منابع اجتماعی کم. یافته ها حاکی از آن بود که تنوع اقتصادی- اجتماعی نسبت به شرایط موجود روان پزشکی، پیش بینی کننده رفتارهای خودکشی بود.
نویسنده توجه خاص و پررنگی نسبت به نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی در بروز اقدام به خودکشی داشته است. به طور مثال، مطالعاتی در جهان انجام شده است که بروز رفتارهای خودکشی گرایانه را در جهان توصیف می کند به طور مثال مدل مردانه و تجویز نقش های جنسیتی (اولیو و همکاران، ۲۰۱۲)، مذهب (کوک، ۲۰۱۴)، و دیدگاه هایی به سمت خودکشی و کمک خواهانه وجود دارد.
مطالعه حال حاضر با ۸۰ بیمار بزرگسال (۴۶ زن و ۳۴ مرد) در یک بیمارستان شهری با پیگیری تلاش های خودکشی خواهانه افراد صورت گرفته است. شرکت کنندگان بین رده سنی ۱۸ تا ۶۷ سال قرار داشتند. هر مصاحبه بین ۴۵ تا ۹۰ دقیقه به طول انجامید و توسط روان شناس صورت پذیرفت. شرکت کنندگان سریع صحبت می کردند درمورد زمینه های اجتماعی- فرهنگی که اقدام به خودکشی در آن اتفاق افتاده و تشریح و بیان فهم شان از رفتاری که منجر به خودکشی شده است.